تغذیه با شیر مادر تجربه پیوندی که من تصور می کردم نبود، اما دلایل دیگری وجود دارد که چرا تصمیم درستی برای من بود.
معلوم شد، پرستاری آن تجربه پیوندی نبود که انتظارش را داشتم. وقتی برای بچه دار شدن آماده می شوید، هیچ کس از به اشتراک گذاشتن مزایای شیردهی با شما خجالت نمی کشد. من تمام دلایلی که چرا انتخاب شیردهی انتخاب خوبی بود شنیده بودم و یکی از آنها انتظار یک تجربه پیوند شیرین با دختر بچه ام بود.
هنوز خوشحالم که به نوزادم شیر دادم، اما راستش را بگویم، واقعاً از این روند لذت نبردم. با این حال، از راه های دیگری به من کمک کرد.
1. شیردهی وقت گیر است
من برای بچه دار شدن آماده شدم. با این حال، به مدت پنج روز آماده شیردهی شبانه روزی نبودم تا اینکه سرانجام در روز پنجم صبح شیرم وارد شد.
دخترم چند روز بعد از موعد مورد انتظارش از طریق سزارین ناخواسته به دنیا آمد. خسته و کاملاً بیخبر، از لحظهای که او را روی سینهام در اتاق ریکاوری گذاشتند، هنوز هیجانزده بودم که پرستاری کنم. از کتابها و ویدیوهایی که در دوران بارداری مصرف کردم به اندازه کافی میدانستم که حداقل تا 24 ساعت انتظار شیرم را نداشته باشم - اما زمانبرتر از آنچه پیشبینی میکردم بود.
2. شیر دادن به نوزاد هم جسمی و هم ذهنی است
خیلی خیالم راحت شد که شیرم داخل شد، فکر کردم سخت ترین قسمت شیردهی برام تمام شده. نمیدانستم مبارزه پرستاری هفتهها ادامه خواهد داشت. دردی که بدنم در حال تطبیق با این احساس جدید بود و کمبود خواب ناشی از تغذیه خوشه ای در مقایسه با احساساتم کمرنگ به نظر می رسید.با وجود تلاشهای مذبوحانهای که برای افزایش شیرم داشتم، احساس گناه فزایندهای داشتم زیرا وزن و گریههای دخترم نشان میداد که شیر کافی تولید نمیکنم. به نظر می رسد که بار ذهنی پرستاری می تواند عمیقاً بر نحوه پردازش تجربه تأثیر بگذارد.
خبر خوبی که در نهایت کشف کردم این است که برخی از بخشهای پرستاری با گذشت زمان و تجربه آسانتر میشوند - مانند اکثر بخشهای مادر شدن جدید.
3. هر مادری در دوران شیردهی پیوند برقرار نمی کند
این راز تاریک عمیقی نیست که ما به عنوان مادر باید نگه داریم. همانطور که با مکملها، سوتینهای شیردهی و موقعیت مناسب برای راحتی خودم و دخترم دست و پنجه نرم میکردم، متوجه یک عنصری شدم که به نظر میرسید در کل این سفر پرستاری گم شده بود: پیوند هنگام شیردهی.
از بین تمام زنانی که در دوران بارداری با آنها صحبت کردم، آنهایی که از فرزندانشان پرستاری کرده بودند گفتند که این یکی از بهترین خاطرات و افتخارآمیزترین دستاوردهای آنها بود. من نمی توانستم صبر کنم تا به باشگاه آنها بپیوندم.من امیدوار بودم پیوندی که در دوران بارداری احساس میکردم، پس از تولد دخترم از طریق شیردهی ادامه پیدا کند.
هفتهها که گذشت و پرستاری بسیار کمدرد و راحتتر شد، متوجه شدم که درد و بیتجربه بودن تنها مشکل من با پرستاری نیست. در اعماق وجودم دوست نداشتم. احساس میکردم راز تاریکی در مورد اینکه چقدر دوست ندارم برای کودکم کاری را انجام دهم که هیچ کس دیگری نمیتواند انجام دهد را پنهان میکردم. چگونه می توانم از این تجربه ای که بسیاری از زنان دیگر دوست داشتند لذت نبرم؟
نیاز به دانستن
حقیقت این است که - شما برای احساس پیوند با فرزندتان نیازی به شیر دادن ندارید - و اگر قبلاً سفر شیردهی را شروع کرده اید و آنطور که انتظار داشتید از آن لذت نمی برید، اشکالی ندارد. توقف هم اشکالی ندارد!
4. هیچ تجربه تغذیه ای یک اندازه و مناسب برای همه وجود ندارد
در حالی که از لحظه ای که بالاخره توانستم دخترم را در آغوشم بگیرم، عمیقاً با دخترم پیوند خوردم، شیر دادن با شیر مادر بیشتر به این پیوند کمک نکرد. در واقع، اولین باری که یک بطری شیر خشک به او دادم، بیشتر به او وابسته شدم.
وقتی بالاخره توانستم گریه هایش را با شیر کافی برطرف کنم، اهمیتی ندادم که شیر من نیست. تنها چیزی که برایم مهم بود این بود که او راضی و راضی به نظر می رسید. این بیشتر شبیه یک تجربه پیوند بود تا هر لحظه پرستاری که تا آن نقطه سفر کردیم.
من دخترم را در حین مصرف مکمل تا پنج ماهگی شیر دادم. مادران تازه وارد بارها و بارها درباره فواید شیر مادر برای سلامتی می شنوند - این دلیل دیگری بود که علیرغم ناراحتی ام ادامه دادم. تاثیری که بر سیستم ایمنی، هضم و رشد او میگذارد، برای من ارزش پنج ماه انجام کاری را داشت که دوستش نداشتم.
نیاز به دانستن
مهم است به خاطر داشته باشید که اگر شیردهی برای شما کارساز نیست، شیر دادن با پمپاژ و بطری یا صرفاً به شیر خشک تغییری ندارد. برای انجام این کار به اجازه کسی نیاز ندارید. یک مادر شاد باعث می شود که کودکی شاد داشته باشید و اگر شما در شیردهی بدبخت هستید، نیازی نیست که رنج بکشید. آنچه را که برای شما مناسب است انجام دهید.
5. شیردهی راهی برای ارج نهادن به سفر مادری من بود
میدانستم که وقتی بفهمم باردار هستم، بلافاصله برای پرستاری تلاش خواهم کرد. بنابراین من نیز در طول آن پنج ماه - که به نظر یک عمر تمام به نظر می رسید - شیر دادم، زیرا می خواستم به اولین تصمیم مادری ام احترام بگذارم.
مادر بی تجربه ای که من در آن زمان بودم هنوز می توانست تصمیم خوبی برای فرزندش بگیرد. مادری که من بودم وقتی می دانستم زمان معرفی شیر خشک است نیز تصمیم خوبی برای فرزندش می گرفت. و مادری که با وجود بیزاری از این تجربه به پرستاری ادامه داد، تصمیم خوبی برای فرزندش گرفت. من باید آن مراحل مادری را تا جایی که می توانستم گرامی بدارم.
6. پرستاری به دخترم آرامش داد
پرستاری اولین پیوند مجدد ما پس از زایمان آسیب زا بود. این اولین چیزی بود که بعد از بیرون آوردن او از شکم من با هم تجربه کردیم. وقتی اون شب تو بیمارستان روی سینه ام گذاشتن اولین چیزی بود که میخواست.
هر بار که روی آن صندلی گهوارهای مینشستم و بیصدا در خود میچرخیدم، میدانستم که به دختر بچهام چیزی منحصربفرد میدهم که به او کمک میکند احساس امنیت، دوست داشتن و آرامش کند. بنابراین - من تا زمانی که شیر میدادم ادامه دادم زیرا میدانستم این کار باعث آرامش دخترم میشود.
7. پرستار احساس رستگاری بعد از یک زایمان آسیب زا شد
من هم به شیر دادن ادامه دادم، چون اگرچه از این احساس بدم می آمد، انجام این کار برای فرزندم با بدنم شفابخش بود. از دست دادن زایمان طبیعی که برنامه ریزی کرده بودم و سزارین در ابتدا یک فقدان بود. من برای مدت طولانی برای آن تجربه غمگین بودم.
ارائه آسایش و تغذیه دخترم برای پرستاری به نوعی احساس رستگاری میکرد. حتی با وجود اینکه من به خاطر تولید نکردن شیر کافی برای او احساس گناه میکردم، اما بعد از تولدم فقط مقداری شیر تولید کردم که مثل یک برنده بود.
8. اشکالی ندارد وقتی واقعیت با انتظارات ما متفاوت باشد
خیلی خوب است وقتی والدین واقعی با آن چیزی که ما انتظار داریم (یا آنچه به ما گفته می شود) متفاوت باشد. این دریچه ای را به روی گفتگوهایی که می توانیم درباره واقعیت یکی از سخت ترین مشاغل جهان داشته باشیم باز می کند. گاهی اوقات تجربیاتی که انتظار دارید از آن لذت ببرید دشوار و خسته کننده هستند، در حالی که لحظاتی که از آن می ترسید به زیباترین قسمت های تجربه مادری شما تبدیل می شوند.
9. مهم است آنچه را که در زمان مناسب به نظر می رسد انجام دهید
بعد از پنج ماه پرستاری و مکمل، دخترم هیچ کدام از گزینههای تغذیه را ترجیح نداد و من با گذاشتن دوران شیردهیام مشکلی نداشتم. او به طور طبیعی خود را از شیر گرفته است و نمی توانم به شما بگویم آخرین جلسه پرستاری او چگونه بوده است، زیرا راستش را به خاطر نمی آورم. من گریه نکردم و عکاسی معنیداری انجام ندادم یا باقی مانده شیرم را به یک یادگاری زیبا تبدیل نکردم. من تازه ادامه دادم.
در دوران شیردهی - و بعد از از شیر گرفتن دخترم - احساس گناه کردم که هرگز واقعاً از این تجربه لذت نبردم.اما آنقدر چیزهای زیادی یاد گرفتم که هنوز هم خوشحال بودم که تا زمانی که داشتم آن را ادامه دادم. اگرچه این تجربه هرگز مرا بیشتر با دخترم پیوند نداد، اما میدانم که در آن فصل انتخاب مناسبی برای هر دوی ما بود.
10. پیوند فراتر از شیردهی است
اگر میخواهید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید شیردهی را امتحان کنید یا دیر بیدار شدهاید، در گوگل جستجو کنید که چرا این روند باعث نمیشود مانند من بارها به کودک احساس پیوند داشته باشید، چیزی که شما را به هم پیوند میدهد را به خاطر بسپارید. به فرزندتان مانند هیچ کس دیگری (و این توانایی شما برای تولید شیر نیست). واقعی ترین پیوندی که با کودک خود به اشتراک می گذارید، مادر بودن اوست.
نیاز به دانستن
پیوندی که با فرزندتان دارید بی بدیل و ناگسستنی است، نه به این دلیل که شما شیر می دهید - بلکه به این دلیل که فرزندتان را به گونه ای دوست دارید که هیچ کس دیگری هرگز آن را دوست ندارد.
برای سفر مادری خود بهترین کار را انجام دهید
اگرچه شیردهی آن تجربه پیوندی را که من انتظار داشتم را به ارمغان نمی آورد، اما همچنان مزایای بی شماری برای دخترم به همراه داشت.این تازه آغاز بسیاری از انتخاب های فداکارانه ای بود که به عنوان یک مادر باید انجام دهم. به هر حال شما تصمیم می گیرید که به نوزادتان شیر بدهید و هر چه بیشتر احساس می کنید به کودکتان وابسته هستید، می تواند بیان زیبایی از سفر مادری شما باشد.
آنچه را که برای شما مناسب است انجام دهید و فشار را برای تجربه کردن چیزهایی که مادران دیگر قبل از شما داشته اند کنار بگذارید. این سفر مادرانه شماست و از لحظه ای که آن دو خط صورتی را ببینید منحصر به فرد خواهد بود.