زندگی خانوادگی در فرهنگ سرخپوستان دشت

فهرست مطالب:

زندگی خانوادگی در فرهنگ سرخپوستان دشت
زندگی خانوادگی در فرهنگ سرخپوستان دشت
Anonim
حکاکی پرتره هندی های ساده
حکاکی پرتره هندی های ساده

فرهنگ زندگی خانوادگی هندی در دشت ها سرشار از سنت و آغشته به آیین های ماوراء طبیعی/مذهبی بود. هر یک از اعضای خانواده بر اساس جنسیت وظایف خاصی داشتند.

فرهنگ قبیله ای زندگی خانوادگی هندی دشت

برای قبایل هندی دشت معمول بود که فرهنگ خاص خود را داشته باشند، اگرچه برخی از سنت ها به قبیله آنها گره خورده بود. این شامل آداب و رسوم، زبان، مذهب و شیوه زندگی آن است. سبک لباس یک قبیله متمایز بود و همه خانواده می پوشیدند.

زندگی خانوادگی بومیان آمریکایی در دشت عالی چگونه بود؟

زندگی خانوادگی بومیان آمریکایی دشت بزرگ دارای دستورالعمل های دقیقی بود که هر فرد نقش خود را در خانواده و قبیله می دانست. بچه ها هم مثل بزرگترها از اعضای محترم خانواده بودند.

نقش بزرگان در زندگی خانوادگی سرخپوستان دشت

بزرگان خانواده نقش حیاتی داشتند. زنان در تربیت فرزندان و کارهای خانه کمک می کردند. بزرگان ممکن است در شورای روسای خدمت کرده باشند. آنها به عنوان معلم، مربی، مشاور معنوی و معتمد به خانواده بزرگ خود خدمت کردند. بزرگان هندی دشت بسیار مورد احترام خانواده خود بودند. خانواده با محبت از اعضای بزرگتر خود مراقبت می کردند و به افراد ناتوان احترام می گذاشتند تا مرگی شرافتمندانه و با عزت تضمین کنند.

روابط شوخی

می گفتند پدربزرگ و مادربزرگ و نوه با هم رابطه شوخی دارند. این بدان معناست که این رفتار برای پدربزرگ و مادربزرگ و نوه‌ها نه تنها قابل قبول، بلکه قابل انتظار بود که شوخی‌های کنایه‌آمیز داشته باشند و در برخی موارد با یکدیگر شوخی‌های عملی انجام دهند.شوخی‌ها یا شوخی‌ها همیشه با احترام انجام می‌شد و نوعی رابطه شوخ‌تر را تشویق می‌کرد. تقریباً همه افراد در قبیله و/یا قبیله نوعی رابطه شوخی با شخص دیگری داشتند. برخی از قبایل روابط شوخی را به سطوح بسیار بالاتری نسبت به دیگران رساندند.

حقایق هندی دشت های بزرگ درباره زندگی خانوادگی و ازدواج

هر قبیله قوانین زناشویی خاصی داشت. برخی از طوایف ازدواج بین هر نوع خویشاوندی را ممنوع می کردند. اقوام دیگر ازدواج بین خویشاوندان دور را مجاز می دانستند.

چهار تپه
چهار تپه

ازدواج اجباری

مواردی از ازدواج های اجباری در میان برخی طایفه ها وجود داشت. مرد باید با بیوه برادر متوفی خود یا خواهر همسر متوفی خود ازدواج کند.

تک همسری در مقابل چندجنسی

ترکیبی از قبیله‌هایی وجود داشت که ازدواج‌های تک‌همسری و آنهایی که ازدواج‌های چندهمسری انجام می‌دادند. در بیشتر فرهنگ‌های چند‌همسری، از خواهران انتظار می‌رفت که شوهر یکسانی داشته باشند تا مراقبت کافی از کودکان و بزرگان خانواده را فراهم کند.

ازدواج های بر اساس

روش ازدواج های منتفی رواج داشت. از خانواده داماد انتظار می رفت که غرامتی را به خانواده عروس بپردازند زیرا او کار ارزشمند عروس را می برد. برخی از طوایف از خانواده داماد و عروس جهیزیه متقابل رد و بدل می کنند.

باکره و ازدواج

در یک تناقض بزرگ، انتظار می رفت که زنان در زمان ازدواج باکره باشند، در حالی که از مردان انتظار می رفت که قدرت جنسی زیادی از خود نشان دهند. موارد فرار در برخی قبیله‌ها رایج بود، اما در برخی قبیله‌ها، فرار یک انگ بود که فقط آبروی مادام العمر زن را خدشه‌دار می‌کرد.

رابطه با همسران

همچنین قوانینی وجود داشت که چگونه از زوج ها انتظار می رفت که به نشانه احترام با همسران جنس مخالف ارتباط برقرار نکنند. این قانون حکم می‌کرد که هم زوج‌ها و هم زن شوهر از تماس مستقیم، مانند صحبت کردن با یکدیگر و در برخی موارد، نگاه کردن به یکدیگر اجتناب کنند.

کودکان در فرهنگ دشت زندگی خانوادگی هندی

قبایل دشت اغلب بر اساس یک سیستم تبار دو طرفه بودند. این بدان معناست که نسب خانواده فقط بر اساس مادر یا والدین نبود، بلکه در مورد پرورش و تربیت فرزندان با هر دو طرف به یک اندازه رفتار می شد.

فرزندانی که نسب پدری یا مادری دارند

در این ساختار اجتماعی، والدین در مورد نسب کودک تصمیم گرفتند. وظايف پرورش سپس تقسيم شد و اقوام/قبيله مسئول آموزش مهارت‌هاي زندگي به كودك، مانند شكار پسران و مهارت‌هاي خانگي براي دختران بودند. اقوام/ قبیله غیرخطی نقش مشاوران و مربیان معنوی را بر عهده گرفتند. هر دو طرف خانواده در ارائه یک ساختار حمایتی کامل برای تربیت کودک حیاتی تلقی می شدند.

ماتریارک و ایلخانی جوامع قبیله ای

برای اقوام رایج بود که شامل دودمان دوطرفه، مادرزادی و ایلخانی باشند. قبیله با کودک بدون توجه به نسب و نسب خود به طور مساوی رفتار می کرد.

انضباط و نقش کودکان در خانواده هندی دشت

کودکان مورد محبت والدین بودند و با مهربانی با آنها رفتار می کردند. نظم و انضباط هرگز شامل هیچ نوع ضربه ای نمی شد. تمجید و پاداش ابزار مورد نظر نظم و انضباط بود. قدرت یک ویژگی حیاتی بود و در گذشته به عنوان یک ضرورت برای بقا مورد تاکید قرار گرفت. بچه ها در مراسم طایفه و قبیله شرکت می کردند و اغلب شاهد مراسم و رقص های مقدسی بودند که روزی در بزرگسالی در آن شرکت می کردند.

نقش کودکان دختر هندی دشت

علاوه بر تمام مهارت‌ها و کارهای خانگی که کودکان دختر یاد می‌گرفتند، برای مادر شدن نیز آماده بودند. دختران با یک عروسک بازی می کردند و از طریق مراقبت وانمودی از عروسک، مراقبت از کودک را آموزش می دادند. معمولاً به یک دختر ابزارهای کوچک می دادند تا بتواند پوست، پوست برنزه کردن پوست و قصاب بازی را بیاموزد. او همچنین در خیاطی و آشپزی تحصیل کرده بود.

نقش کودکان پسر هندی دشت

کودکان پسر برای شکار با تیر و کمان به اندازه کودک آموزش دیدند.آنها تا زمانی که در کمان/تیر و سایر سلاح ها استاد شدند آموزش داده شدند. به آنها درس های دفاعی و تاکتیک های مختلف جنگی داده شد. هنگامی که آنها را در آستانه مردانگی در نظر می گرفتند (حدود 14-15 سالگی)، آنها به جستجوی بینایی خود در جستجوی راهنمای روح خود می رفتند تا سرنوشت پسر را آشکار کند. پسر نوجوان نیز با رفتن به اولین شکار خود با مردان در مراسم گرامیداشت مردانگی شرکت می کرد.

بزرگسال شدن مرد و نقش در قبیله

وقتی پسری بالغ شد، وظیفه حفاظت از طایفه و تامین غذای طایفه را بر عهده گرفت. این به معنای رفتن به جنگ با قبیله یا قبیله و شرکت در مهمانی های شکار بود که ممکن است به معنای دوری طولانی مدت باشد.

نر بالغ در قبیله هندی ساده
نر بالغ در قبیله هندی ساده

بازی های کودکان هندی دشت

بومیان آمریکا در سرتاسر آمریکا یک ورزش با توپ چوبی به نام شینی یا شینی بازی می کردند که بعدها توسط فرانسوی ها چوگان نامیده شد.برای سرخپوستان Plains، این بازی در میان زنان و کودکان محبوب بود، در حالی که در مناطق اطراف دریاچه های بزرگ، مردان در مسابقات شرکت می کردند. سایر بازی‌های خانوادگی شامل تاس، حلقه و میله (پرتاب کردن میله‌ها از حلقه چوبی توری)، مار برفی (سر خوردن سنگ‌های صیقلی و سایر موارد در مسیر یخ) و بازی‌های دیگری بود که مهارت و مهارت شرکت‌کنندگان را آزمایش می‌کرد.

تأثیر جمع آوری غذا بر زندگی خانوادگی سرخپوستان دشت

جمع آوری غذا برای بقای طایفه حیاتی بود. برای خانواده های هندی دشت، وظایف مربوط به تأمین معاش بین مردان و زنان بر اساس جنسیت تقسیم می شد. مردان شکارچی بودند و زنان به تمام کارهای خانگی که شامل کشت محصولات می شد، رسیدگی می کردند.

چرا بوفالو برای فرهنگ هند دشت مهم بود؟

برای مدت طولانی، زندگی خانوادگی هندی دشت بزرگ حول محور گاومیش کوهان دار (گاومیش) می چرخید. در آن زمان، طوایف عمدتاً عشایری بودند زیرا برای غذا و پوشاک به گاومیش کوهان دار وابسته بودند.این وابستگی باعث شد که قبیله ها حرکت گله گاومیش را در سراسر دشت بزرگ دنبال کنند. قبایل اغلب دور هم جمع می شدند تا در شکارهای قبیله ای بزرگ شرکت کنند. بازی دیگری که قبایل را حفظ کرد شامل گوزن، خرس، آهو و خرگوش بود.

کشاورزی، آماده سازی بازی، و نقش هندی های زن دشتی

دشت بزرگ زنان بومی آمریکا مسئول رشد، برداشت و حفظ محصولاتی مانند The Three Sisters: ذرت (ذرت)، کدو حلوایی و لوبیا بودند. به آنها مهارت هایی در پوست انداختن و حفظ هر گونه شکاری که مردان در شکار می کشتند، آموختند. این مهارت ها شامل کندن پوست حیوان به خاطر پوست ارزشمندش، قصابی گوشت و سپس دباغی کردن پوست بود.

زنان برای خانواده لباس دوخت

زنان خانواده پوست حیوانات را در لباس می دوختند، مانند شلوارهای شلواری که زن و مرد می پوشیدند، برای مردان پیراهن و جلیقه و برای زنان لباس تا مچ پا. کفش ها مقرنس هایی بودند که از پوست خرگوش یا گاومیش کوهی ساخته می شدند.پوست حیوانات تبدیل به شنل و رختخواب زمستانی شد. در هوای معتدل‌تر، بچه‌ها اغلب لباس نمی‌پوشیدند یا فقط پیراهن یا لباس می‌پوشیدند.

سایر وظایف زنان هندی دشت

هر زن از قبیله هندی دشت‌ها تیپی (تیپی) خود را از پوستی که برنزه می‌کرد درست می‌کرد. زمانی که قبیله برای تعقیب گله گاومیش کوهاندار آمریکا حرکت کردند، او مسئول پایین آوردن تیپی و قرار دادن آن در مکان جدید بود. او مسئول مراقبت از سگ‌هایی بود که تراووا را می‌کشیدند. وقتی اسپانیایی‌ها با اسب‌ها به آمریکای شمالی رسیدند، سرخپوستان دشت‌ها در نهایت اسب‌هایی را به حیوانات خود اضافه کردند، که این قبیله یا قبیله را قادر می‌سازد تا مسافت‌های بیشتری را برای جستجوی گاومیش کوهان دار و سایر بازی‌ها طی کنند.

زنان هندی ساده
زنان هندی ساده

داستان سرایی هندی دشت از سنت ها و تاریخ های شفاهی

همانند سایر قبیله های بومی آمریکا، سرخپوستان دشت بزرگ سنت های شفاهی داشتند.به فرزندان قبایل هندی دشت، تاریخ های شفاهی مختلف و همچنین سنت های قبیله ای و قبیله ای گفته شد. از طریق هنر قصه گویی، نمونه هایی از ارزش ها و باورهای قبیله به کودکان داده شد. داستان آفرینش برجسته و آمیخته با دین و ارزش های طایفه بود.

مذهب و فرهنگ معنوی خانواده هندی دشت

هر قبیله و حتی برخی طایفه نظام اعتقادی خود را داشتند. سرخپوستان دشتی دارای سیستم اعتقادی مشترک جان گرایی بودند. انیمیست ها بر این باورند که همه چیز، اعم از شیء، حیوان، گیاه یا مکان، دارای نوعی جوهر معنوی هستند. هندی‌های دشت معتقد بودند که برای کشف هدف واقعی خود در زندگی، یک جست‌وجو روحانی انجام می‌دهند.

رقص های مقدس قبیله ای و مراسم آیینی

دشت خانواده های هندی در مراسم قبیله/قبیله، مراسم و رقص های مقدس شرکت می کردند. آنها ممکن است یکی از رقصندگان بوده باشند یا به عنوان شمن به قبیله/قبیله خدمت کرده باشند. هر یک از اعضای قبیله در این مراسم و دیگر مراسم مذهبی مشارکت داشتند.

فرهنگ غنی دشت زندگی خانوادگی هندی

فرهنگ دشتی زندگی خانوادگی هندی سامان یافت و به اعضای آن ثبات بخشید. با مشخص شدن نقش هر فرد، برآورده کردن انتظارات خانواده و لذت بردن از زندگی هماهنگ با هم آسان بود.

توصیه شده: