دهه 90 زمانی بسیار سرگرم کننده برای رسیدن به سن بود، و کاملاً از زبان عامیانه می توان فهمید. این گفتههای دهه 90 بخشی از مکالمات روزمره در شگفتانگیزترین دههها بودند، و ما 411 را در مورد نحوه استفاده از آنها در اینجا داریم.
من 411 را دارم
در مورد 411 صحبت می کنیم، این یک نسخه قدیمی است که ممکن است قبلاً نشنیده باشید (مگر اینکه در دهه 90 مانند ما زندگی کرده باشید). در آن زمان، ما تلفنهای هوشمند نداشتیم، اما این شماره را داشتیم که میتوانستید با تلفن ثابت معمولی خود، شماره یک نفر را جستجو کنید.درست حدس زدید: 411 بود.
این به یک اصطلاح عامیانه عالی تبدیل شد که واقعاً با موقعیتهای زیادی مطابقت داشت، از جایی که یک مهمانی در آن قرار داشت تا جزئیات مربوط به یک شکست احتمالی. "من می خواهم 411 را در آن مهمانی بگیرم که هدر درباره آن صحبت می کرد." اگر اطلاعات را داشتید، "411" را داشتید.
او همه چیز و یک کیسه چیپس
برگشت به عشق خود. اگر فکر میکردید که آنها شگفتانگیز هستند، ممکن است بگویید آنها "همه اینها و یک کیسه چیپس" بودند. ما چیپس دوست داریم، بنابراین کاملاً آن را دریافت می کنیم.
حتی معمولاً، میتوانید از این برای صحبت در مورد کسی استفاده کنید که فکر میکرد بهتر از آن چیزی است که واقعاً بود: "اون پسر خیلی آزاردهنده است. او فکر میکند که او همه چیز است و یک کیسه چیپس."
سلام پرستار
اگر در دهه 90 بزرگ شدهاید، ممکن است از این عبارت استفاده کنید تا به کسی بفهمانید که فکر میکنید او داغ است.این از برنامه تلویزیونی محبوب Animaniacs است که بسیاری از ما بعد از مدرسه آن را تماشا کردیم. در نمایش، یک پرستار زیبا وجود داشت که شخصیت های اصلی هر بار که او را می دیدند با اشتیاق از او استقبال می کردند. مردم شروع به استفاده از این جمله دهه 90 کردند تا در مورد هر کسی که فکر می کردند فوق العاده جذاب است صحبت کنند.
" سارا با پوشیدن شلوار جین Guess جدیدش وارد کلاس آقای جفرسون شد و من اینطور گفتم: "سلام پرستار!"
تو شرور هستی
عبارت دهه 90 «شرور» به معنای «باحال» یا «خیلی» بود. می توانید از آن برای توصیف چیزی مانند یک ماشین (" جیپ جدید شرور!)" یا یک شخص (" او بسیار داغ است!" استفاده کنید. در هر صورت فوق العاده مفید بود و دیگر در مکالمه آن را نمی شنوید.
نکته سریع
این یکی از آن عبارات نادر دهه 90 است که قرار است بازگردد. دفعه بعد که با دوستان خود در حال معاشرت هستید یا در مورد پست اینستاگرام شخصی کامنت می گذارید، "شرارت" را شکست دهید.
این بمب است
شما ممکن است فکر کنید که بمب چیز بدی است (و ما کاملاً مطمئن هستیم که اینطور است مگر اینکه در مورد بمب حمام صحبت کنیم). با این حال، در دهه 90، گفتن چیزی «بمب» یا حتی بهتر از آن، «دا بمب»، نهایت تعارف بود. یعنی بهترین بود.
" Olive Garden رستوران مورد علاقه من است. این کاملاً بمب است."
تو برو دختر
وقتی یکی از دوستان در دهه 90 کاری شگفت انگیز انجام داد، ممکن است به او تبریک بگوییم: "تو برو دختر!" این به معنای "خوب برای شما" بود، حتی اگر امروز، به نظر می رسد که شما می خواهید او را مجبور کنید میز مورد علاقه خود را در کافی شاپ ترک کند.
" تو در نمایشنامه حرف اول را زدی؟! تو برو دختر!"
نه دوه
احتمالاً از دهه 80 نام «دوه» را شنیده اید و حتی ممکن است امروز آن را هر از گاهی بشنوید. این عبارت مفیدی است، به خصوص در حد اعتدال. اما یک ضربالمثل دهه 90 وجود داشت که «دوه» را بهتر انجام میداد: «نه دیه». اساساً به معنای دیه بود، فقط بیشتر: این چیزی است که آنقدر واضح است که حتی نیازی به گفتن آن با صدای بلند نیست.
" تارا به این نکته اشاره کرد که باران می بارد، و من فکر کردم، "نه دوه""
با دست حرف بزن
در حالی که ما در مورد عامیانه اهانت آمیز دهه 90 صحبت می کنیم، نمی توانیم «با دست صحبت کن» را فراموش کنیم. این عبارت که همیشه با دستی که کف دستش را به سمت بیرون آورده بود به سمت فردی که با او صحبت میکردید همراه بود، به این معنی بود که "اکنون این مکالمه را تمام کردم."
هر چی
دهه 90 همه چیز در مورد حذف خط کامل و دور شدن بود (حداقل اگر با خواهرتان بر سر کنترل تلویزیون دعوا می کردید). یکی دیگر از جمله های انکارآمیز بزرگ این دهه «هر چه باشد» بود. میتوانید هر زمانی که میخواهید با نشان دادن اینکه حوصلهاش را ندارید، از آن استفاده کنید.
" اندی گفت Friends بهترین برنامه تلویزیونی است، و من مثل "هر چه باشد."
شورتمو بخور
اکنون برای یک جواهر واقعی دهه 90. اگر میخواهید به کسی بفهمانید که شما خیلی بهتر از او هستید و اهمیتی نمیدهید که او چه فکر میکند یا فقط نمیخواهید آنچه را که میخواهد انجام دهید، میتوانید بگویید «شورت من را بخور». این جمله فوق العاده عجیب دهه 90 از برنامه تلویزیونی محبوب سیمپسون ها آمده است.
" اگه فکر میکنی من این بازی تتربال رو میبازم، میتونی شورتمو بخوری."
ممنون از توجه
ممکن است گفتن این حرف خوب به نظر برسد، اما در واقع یک سفر احساس گناه منفعلانه-پرخاشگرانه بود. زمانی که موهایتان را جدید کوتاه کرده اید یا یک کارنامه عالی به خانه آورده اید و به آن توجه نمی کنید، می توانید آن را به طعنه بگویید. همچنین به عنوان پاسخی به تعریف و تمجیدی که احساس میکردید از قبل به آن نیاز دارید بسیار مفید بود.
" من یک کیف جدید اسپریت گرفتم. ممنون که توجه کردید."
انگار
تا حالا شده به کسی بگید که از یک ایده آنقدر متنفر هستید که حتی نتوانید خیال آن را سرگرم کنید؟ اینجاست که «انگار» وارد میشود. مثلاً ممکن است به دوستتان بگویید: «یعقوب از من خواست که با او به سینما بروم. انگار!» (موضوع فرعی در اینجا این است که جیکوب به اندازه کافی برای یک قرار یک فیلم عالی نیست و قطعاً با او همراه نمی شوید.)
نه
این فوق العاده عجیب است که ما خوشحالیم که دهه 90 را ترک نکردیم. اساساً شما چیزی می گویید و بلافاصله با اضافه کردن "نه" در پایان آن را نفی می کنید. برای مثال، ممکن است بگویید، "من فکر می کنم دبی گیبسون بهترین خواننده تمام دوران است نه!"
پیج من
تلفنهای همراه در اواخر دهه 90 شروع به کار کردند، اما اکثر مردم در اکثریت این دهه تلفنی نداشتند. در عوض پیجر داشتند. پیجر شما دارای شمارهای است که مردم میتوانند با آن تماس بگیرند، و میتوانند پیامی بر اساس شماره بگذارند. این معمولاً به این معنی است که شما باید با آنها تماس بگیرید. یک ضربالمثل رایج دهه 90 این بود که «به من پیج کن»، اگر میخواهید کسی از شما حمایت کند.
" اینم شماره من. پیج من."
بویا
هر دهه تعجب های شادی خاص خود را دارد و «بویه» برای دهه 90 بود. هر زمان که یک اتفاق واقعا عالی رخ داد، ممکن است آن را با یک جشن پرشور دنبال کنید.
" فردا روز آخر مدرسه است! بویه!"
سقف را بلند کن
در مورد جشن گرفتن، وقتی در یک مهمانی بودید و موسیقی واقعاً بلند پخش میکردید و در دهه 90 اوقات خوشی را سپری میکردید، میگفتید که «بام را بالا میبرید». این یک عبارت واقعا خاص بود که دیگر هیچ کس از آن استفاده نمی کند.
«فردا شب خونه جنی آخر ترم جشن میگیریم سقف رو بالا میبریم!»
دهه 90 است
مهمترین جمله دهه 90 این بود که «دهه 90 است». از این عبارت ساده برای خلاصه کردن تمام پیشرفتهای دهههای گذشته و نشان دادن اینکه اکنون اوضاع متفاوت است استفاده میشود. این در ابتدای دهه بسیار محبوب بود و تا زمانی که به سال 2000 رسید واقعاً جالب نبود.
" مادربزرگ، برای من خیلی خوب است که از برایان بیرون بروم. دهه 90 است."
بسیاری از جملات دهه 90 که هرگز نمیخواهیم دوباره بشنویم
مطمئنا، دهه 90 بهترین بود، اما گفته های دهه 90 زیادی وجود دارد که واقعاً نیازی به شنیدن دوباره نداریم. از جمله کاملاً انکارآمیز "هر چه باشد" گرفته تا "در دهه 90" فوق العاده لنگ، ما بیشتر خوشحالیم که این عبارات فقط در خاطرات ما باقی می مانند. با این حال، ما به یک "شرور" که به موقع است نه نمی گوییم