یاد بگیرید چگونه با بچه های بزرگسال خود حد و مرز تعیین کنید و یک رابطه سالم را تقویت کنید.
رسانهها و فرهنگ غربی چنان بر سالهای اولیه فرزندپروری متمرکز شدهاند که هیچ کتاب قانون مفیدی برای نحوه برخورد با سالهای بعدی وجود ندارد. تعیین حد و مرز با کودکان بزرگسال وظیفه ای است که هر والدینی در مقطعی با آن روبرو خواهد شد. و شما می توانید تمرین کنید که مرزها را تعیین کنید، چه بچه هایتان به طور فعال به مرزهای شما بی احترامی کنند یا نه. والدینی که برای اولین بار و با مدت طولانی زندگی می کنند، همگی می توانند به این نکات روی آورند تا شروع به ایجاد این مرزها کنند و روابط بزرگسالی را که می خواهید ببینید، تقویت کنند.
روشهای خاص برای شروع تعیین حد و مرز با فرزندان بزرگسال خود
شروع کاری می تواند سخت ترین قدمی باشد که تا به حال برداشته اید. انجام اولین حرکت برای تعیین حد و مرز با فرزندان بزرگسال خود می تواند ترسناک باشد. شما نمی خواهید آنها را از خود دور کنید، اما در عین حال، می خواهید که هم به شما به عنوان یک بزرگسال احترام بگذارند و هم برای ایجاد زندگی مستقل خود تلاش کنند. مطالعات نشان می دهد که تنش قابل توجهی بین کودکان بزرگسال و والدین آنها وجود دارد. تعیین حد و مرز یکی از راههای کمک به کاهش استرس و تلاش برای روابط بهتر است.
اگر با تعیین این مرزها مشکل دارید یا حتی نمی دانید اینجا باید شروع کنید، اینها اولین قدم های عالی هستند.
واز دادن پول به آنها را متوقف کنید
یکی از بزرگترین مسائل مرزی که والدین کودکان بزرگسال ممکن است با آن مواجه شوند، مسئله مالی است. به گفته مرکز تحقیقات پیو، استقلال مالی امروزه یکی از برجسته ترین مسائل بین والدین و کودکان بزرگسال است.در نهایت، شما همیشه می خواهید منبعی برای فرزندان خود باشید - و برای برخی از والدین، حمایت مالی از فرزندانتان به مالی شما آسیب نمی زند. با این حال، این می تواند باعث شود که شما، والدین، احساس استفاده و رنجش کنید از اینکه تمام زحمات شما متقابل انجام نمی شود.
اغلب، پشتوانه مالی برای فرزندان بزرگسال خود، به آن کودکان یک شبکه ایمنی می دهد که هنوز به دست نیاورده اند. آنها باید از نظر مالی برای خودشان مستقل باشند و فقط در صورتی به حسن نیت شما تکیه کنند که واقعاً درگیر باشند. مسئله خیلی مشکل پول نیست بلکه احترام به خود است. آنها باید بیاموزند که برای سبک زندگی خود کار کنند و انتظار نداشته باشند که سخت کوشی دیگران به آنها اجازه دهد تا در زندگی سپری کنند.
برای نجات روز به داخل نپرید
اختلاف در مورد انتخاب های زندگی یکی از رایج ترین منابع تنش بین کودکان بزرگسال و والدین آنهاست.اگر میبینید بچهها تصمیمهای بدی میگیرند، خیلی وسوسهانگیز است که در زندگی فرزندانتان شفاعت کنید. به یاد داشته باشید، شما سالها تجربه اشتباه کردن دارید و مغز شما میتواند فوراً الگوها را تشخیص دهد. اما، این همان تجربهای است که بچههای بزرگتان از آن بی بهره هستند، وقتی مدام به داخل میپرید تا روزتان را نجات دهید.
نه تنها برای شما خسته کننده است، بلکه به استقلال و عزت نفس فرزندتان نیز آسیب می رساند. آنها باید دست اول اشتباه کنند تا واقعاً وزن هر پیامد منفی را درک کنند. شما با مطالعه در مورد آنها درس نمی آموزید. شما از طریق زندگی کردن آنها یاد می گیرید.
به هر تماس تلفنی جواب نده
بعضی از کودکان در اوایل 20 سالگی سختتر از والدین خود جدا میشوند. اگر فرزندان بالغ شما به دلیل یک فاجعه احتمالی چندین بار در روز با گریه یا فریاد به شما زنگ می زنند، ممکن است مشکل مرزی داشته باشید.
برای الگوبرداری از حد و مرزهای روابط خوب برای فرزندانتان، باید حد و مرزهای خود را تعیین کنید.و بله، این می تواند به عنوان کسی که به فرزندان خود برای چندین دهه در زندگی کمک کرده است، واقعاً سخت باشد. با این حال، این غیرقابل قبول است که در طول روز زندگی دیگران را برای مشکلاتی که راه حل های آسانی دارند، قطع کنید.
شما مسئولیت ها و پهنای باند ذهنی خود را دارید و فرزندانتان باید یاد بگیرند که برای اینکه شما به مسئولیت آنها احترام بگذارید، آنها نیز به نوبه خود باید به مسئولیت شما احترام بگذارند. تعیین مرزهای سالم در حول و حوش زمان می تواند بهزیستی شما را بهبود بخشد و در نهایت منجر به رابطه بهتر با فرزند بزرگسالتان شود.
قرارداد ببندید تا شروع به پرداخت اجاره کنند
کودکان بزرگسالی که در خانه با والدین خود زندگی می کنند وضعیتی است که بیش از همیشه رایج است. با این حال، زندگی در محله های نزدیک می تواند باعث شود افراد نتوانند به عادت های قدیمی خود بازگردند. یکی از راههای وادار کردن بچهها به احترام خانه و فرصتی که برای زندگی در آنجا دارند این است که آنها را به مشارکت فعال در آن تبدیل کنیم.
در اصل، کودکان بزرگسالی که در خانه زندگی می کنند باید اجاره خانه و آب و برق خانه را پرداخت کنند.به آن مانند هر اجارهدهنده یا مرزنشین دیگری فکر کنید. آنها فضا را اشغال کرده اند و باید هزینه آن فضا را بپردازند. لزومی ندارد که این صورت حساب 50/50 تقسیم شود. شما می توانید پرداختی را که آنها می توانند به طور مداوم بر اساس درآمد فعلی خود پوشش دهند تعیین کنید. و اگر خانه شما پرداخت شده است یا می توانید به راحتی وام مسکن یا اجاره خود را بپردازید، می توانید پول اجاره را نگه دارید تا بعداً وقتی آماده نقل مکان شدند به آنها بدهید.
به آنها یادآوری کنید که شما هم وظایفی دارید
یک پله عالی در آن سالهای اولیه بزرگسالی این است که به فرزندان خود یادآوری کنید که شما هم خارج از آنها مسئولیت دارید. از زندگی خودشان به عنوان ارتباطی با زندگی شما استفاده کنید تا ببینند از کجا سود می برند.
مثلاً، اگر به فرزندتان زنگ بزنید و از او بخواهید که بیاید و کمک کند تا یک چراغ جدید را آویزان کند، اما او در حال حاضر برای انجام چند کار از در بیرون میرود، باعث نمیشود که او احساس گناه کند. آی تی. بنابراین، وقتی می گویید نمی توانید برای صبحانه ملاقات کنید یا به آنها کمک کنید تا اتاق نشیمن خود را در روز تعطیل بعدی خود مرتب کنند، آنها باید درک کنند که وقت شما به اندازه زمان آنها ارزشمند است و شما بیشتر از وقت خود را به آنها مدیون نیستید. نسبت به آنچه که حاضرند از خود بدهند.
همیشه پسر خوب نباش
والدین بچههای بزرگسال هنرمندان ذوزنقهای ماهری هستند، وقتی صحبت از راه رفتن روی طناب بین دادن پاسخها و نصیحتهایی که باید به بچهها بدهند و پسر خوب بودن میآیند. تا زمانی که فرزندان شما به خوبی وارد زندگی مستقل خود شوند، ممکن است لازم باشد آن را مستقیماً به آنها بگویید. شما به کسی کمک نمیکنید که آیندهای موفق داشته باشد، از تصمیمهایی که از گرفتن آنها پشیمان میشوید اجتناب کنید، و با دادن لبیک به کودکانی که به خوبی تنظیم شدهاند (اگر بچه دار میشوند) به آنها کمک کنید.
شما ماشین سکه ای نیستید که همیشه تصمیمات خود را برای آنها توجیه کند. در عوض، شما آنجا هستید تا واقعاً بر اساس تجربیات و دیدگاه خود توصیه های درستی ارائه دهید. این که آیا آنها تصمیم می گیرند آن را قبول کنند یا نه هدف این نیست، بلکه به آنها اجازه نمی دهید انتظاراتی از پدر و مادری که می خواهند شما باشید، ایجاد کنند.
همدیگر را تشویق کنید تا قسمت های جدیدی از خودتان را کشف کنید
بچه ها وقتی بالغ می شوند شکوفا می شوند و انواع هویت های جدید را تجربه می کنند. از سبک، مشاغل، مد و خرده فرهنگ ها، مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی خود بسیار رشد می کنند. با این حال، والدین نیز رشد می کنند. وقتی بچه هایشان خانه را ترک می کنند، والدین فرصت جدیدی پیدا می کنند تا زندگی را دوباره کشف کنند و ببینند که چگونه می خواهند هویت خود را در سن بلوغ خود تعریف کنند.
اگر فرزندانتان را تشویق کنید تا سرگرمیها و علایق جدیدی را کشف کنند، مانند تعریف کردن از آرایش جدید یا گوش دادن به صحبتهای آنها در مورد تمرین برای اولین ماراتن، ممکن است آن رفتار را به شما بازتاب دهند. بنابراین، اگر بچههایی داشتهاید که خیلی درگیر سبک زندگی شما هستند و نسبت به سبک زندگی بعد از بچهداری شما انتقاد میکنند، با تشویق همراه باشید و باید آن را به خودتان برگردانید.
واکنش آنها به مرزها را پیش بینی کنید و پاسخ قاطعانه ای را آماده کنید
شما نمی خواهید برای زمانی که کودک بزرگسالی که از لحاظ عاطفی وابستگی دارد یا دارای حق است، نسبت به تعیین حد و مرزها واکنش ضعیفی نشان می دهد، گرفتار شوید.آنها احتمالاً احساس می کنند که شیوه زندگی فعلی آنها در خطر است و از جایی که ترس دارند واکنش نشان می دهند. این زمانی است که داشتن یک پاسخ قاطع که از قبل تمرین شده باشد، مطمئن می شود که مرزها هنوز تعیین شده اند.
به عنوان مثال، می توانید از عباراتی مانند: استفاده کنید
- میدونم صدمه دیده ای اما این چیزیه که من تصمیم گرفتم.
- من به مرزهای تو احترام می گذارم و تو باید به مرزهای من احترام بگذاری.
- اگر می خواهید در زمانی که برای پردازش وقت دارید بیشتر در این مورد بحث کنید، دوست دارم. اما به یاد داشته باشید که من نظرم را تغییر نمی دهم.
- این یک مرز سخت برای من است و من آن را تنظیم نمی کنم.
به آنها یادآوری کنید که مرزها برای این هستند که به شما کمک کنند بهترین خود باشید، نه اینکه شما را از هم دور نگه دارند. و در نهایت، اجرای برخی از مرزها می تواند به شما کمک کند تا یک رابطه عالی و سالم داشته باشید.
کودکان بزرگسال خود را برای موفقیت آماده کنید
در نهایت، هدف از پدر و مادر بودن برای بچههای بالغ کمک به شکوفایی آنها در بزرگسالی کاملاً کارآمد و مستقل است.حالا، این استقلال برای همه میتواند متفاوت به نظر برسد، اما اگر با بچههایی دست و پنجه نرم میکنید که حق پول یا فضای شما را دارند، به زمان شما بیاحترامی میکنند، یا بحران پشت سر هم (بر سر چیزهای کوچک) را تجربه میکنید، ممکن است یک مشکل مرزی خوشبختانه، مجبور نیستید تا ابد با اینها زندگی کنید و می توانید هر یک از این مرزها را با بچه های بزرگسال خود برای تنظیم مجدد رابطه خود اعمال کنید.