چرا فرهنگ مهم است و چیست؟ فرهنگ ترکیبی از عوامل متعددی است. یک جامعه دارای یک فرهنگ اصلی است و می تواند فرهنگ های فرعی در فرهنگ اصلی وجود داشته باشد. فرهنگ اصلی چیزی است که گروهی از فرهنگ های فرعی متنوع را منسجم می کند. می توان آن را با ادیانی مقایسه کرد که به خدا اعتقاد دارند، اما آموزه ها و اعتقادات متفاوتی در مورد خدا دارند، اما وجه اشتراک کلی، اعتقاد به خدا است.
چرا فرهنگ مهم است؟
فرهنگ بازتاب یک جامعه یا ملت است.این امر فرهنگ را به یک عامل تعیین کننده حیاتی و مهم در مورد چگونگی واکنش، واکنش و رشد جامعه تبدیل می کند. فرهنگ نقش اساسی در زندگی همه افراد جامعه دارد. فرهنگ به شما احساس تعلق می دهد، به خصوص زمانی که همه به یک زبان صحبت می کنند. زبان با فرهنگ به عنوان محصولی صمیمی از نحوه ارتباط افراد درون جامعه تکامل می یابد.
فرهنگ باعث ثبات می شود
ثباتی را فراهم می کند که به نوبه خود احساس امنیت و امنیت را به شما می دهد. برای اکثر مردم، فرهنگ همان واکنش عاطفی را به آنها ارائه می دهد که برای خانواده خود دارند. غریبه ها زمانی که بخشی از یک فرهنگ هستند، ارتباط فوری برقرار می کنند. فرهنگ تداومی بین شهرها، ایالت ها و مناطق را فراهم می کند.
فرهنگ می تواند پرورش دهد
در نوع درست فرهنگ، مردم احساس می کنند که پرورش یافته اند و حتی دوست داشته شده اند.آنها تاریخ و ایدئولوژی های مشابهی با جامعه خود دارند و این به همه چیز وحدت می بخشد. این آنها را به اصل و نسب خود پیوند می دهد و احساس طول عمر را به آنها می دهد که به آنها احساس حقیقت و زندگی واقعی می دهد.
جنبه های منفی برخی فرهنگ ها
تغییرهای فرهنگی بسیار گسترده است و می تواند باورها و ایدئولوژی های فردی را تحت الشعاع قرار دهد. این به این دلیل است که فرهنگ انتظارات خاصی را برای نحوه عملکرد اعضای فرهنگ ایجاد می کند.
فرهنگ های درون رشد
فرهنگهایی که با پذیرش فرهنگهای دیگر در دامن خود، تنوع را پذیرا نمیشوند، رشد میکنند. در برخی موارد شدیدتر، زمانی که فرهنگ بیش از حد رشد می کند، دامنه آن به یک ذهنیت گروهی تبدیل می شود. در این شکل افراطی از فرهنگ، هرکسی که از خط فرهنگی پیروی نمی کند به گونه ای منفی نگریسته می شود. در واقع، فرد طرد شده و شرمنده خواهد شد تا از دستورات فرهنگ پیروی کند.
رکود فرهنگی مضر است
این نوع فرهنگ قدرت خود را از طریق کنترل جامعه به دست می آورد. در بیشتر نمونههای فرهنگهای گروهاندیشی، افراد انگشت شماری هستند که فرهنگ را در جهت دلخواه خود هدایت میکنند. در زمانهای دیگر، فرمانهای فرهنگی قوی به سادگی در نتیجه شیوههای فرهنگی سخت شکل میگیرند. این شیوهها ممکن است بهجای تغییر مداوم و تغییر روشی که بیشتر فرهنگهای سالم انجام میدهند، راکد شوند.
کنترل فرهنگی جامعه
در موارد سختگیرانه کنترل فرهنگ ها، بزرگترین تهدید، خفه کردن فردیت است. وقتی فردی مجبور میشود در راستای دستورات سخت فرهنگی قرار بگیرد، قدرت تشخیص یا تفکر انتقادی در او ایجاد نمیشود. اینکه آنها چه فکر می کنند، چه کار می کنند، چگونه در زندگی حرکت می کنند، همه توسط فرهنگی که در آن بزرگ می شوند یا انتخاب می کنند تا در بزرگسالی بخشی از آن شوند، دیکته و کنترل می شود. فرقه ها اغلب از این نوع فرهنگ های سرکوبگر منشعب می شوند.
فرهنگ ها چگونه جوامع خود را کنترل می کنند؟
استفاده از فشار همسالان ابزاری مؤثر برای کنترل یک جامعه در یک فرهنگ است. کسانی که از این فرهنگ حمایت می کنند، انتظار دارند که دیگران در جامعه خود در صف قرار بگیرند و از ارزش های فرهنگی آنها حمایت کنند. اگر فشار همسالان کارساز نباشد، از تاکتیک های شرم آور استفاده می شود. اگر این تلاش ها نتواند فرد را وادار کند که مطابق با هنجارهای فرهنگی خود عمل کند، اقدامات شدیدتری مانند ترور شخصیت یا بدتر از آن آزار و شکنجه انجام می شود.
تأثیر فرهنگ بر زندگی
غیرقابل انکار است که فرهنگ شما بر شخصیت شما، دیدگاه شما در مورد زندگی و جهان به طور کلی و ارزش های شما تأثیر می گذارد. حتی احساس انسانیت شما و نحوه ارتباط شما با افراد دیگر تحت تأثیر فرهنگ شماست. این نوع نفوذ می تواند منجر به چیزی شود که معمولاً شکاف فرهنگی نامیده می شود.
چگونه شکاف های فرهنگی را پر کنیم
از طریق درک عمدی و پذیرش فرهنگ های مختلف است که می توان شکاف های فرهنگی را پر کرد.برای درک فرهنگ های مختلف، تمایل و تمایل لازم است. جوامعی که چنین تلاش هایی انجام می دهند، قدردانی از تنوع هستند و تفاوت های فرهنگی را دروازه ای برای ساختن و رشد جامعه خود می دانند.
شمول حیاتی است
گنجاندن افراد از فرهنگ های دیگر در جامعه خود بینش و قدردانی جدیدی از گروه های مختلف و متنوع ارائه می دهد. آنها ممکن است دیدگاه جدیدی از جهان در کل به دست آورند.
تشخیص ارزشهای مشترک
وقتی یک جامعه برای فرهنگهایی متفاوت از فرهنگ خود ارزش قائل است، به خود اجازه رشد میدهد و متوجه میشود که راههای دیگری برای انجام کارها وجود دارد. آنها می توانند به عنوان یک فرد رشد کنند و فراتر از شبکه های ایمنی خود دست یابند تا ایده ها، غذاهای جدید و بیان مختلف فردیت و فرهنگ را از طریق ادیان، موسیقی، مد و هنر تجربه کنند.
تنوع می تواند الهام بخش خود بیانی بیشتر باشد
تنوع می تواند به شما الهام بخشد تا راه جدیدی برای ابراز وجود پیدا کنید. یک هنرمند ممکن است از هنر فرهنگ دیگری الهام بگیرد، یا کشف کند که جنبه خاصی از فرهنگ جدید، آنچه را که فکر می کرد از زندگی به طور کلی می داند، به چالش می کشد.
گسترش و رشد فرهنگ های سالم
فرهنگ سالم یاد می گیرد که با تغییرات سازگار شود. میتواند بدون اینکه احساس کند ارزشهای اصلی خود تهدید میشود، گسترش یافته و رشد کند. جامعه سالم حتی ممکن است بخش هایی از فرهنگ جدید را بپذیرد. این جنبه های فرهنگی جدید می تواند اخلاق موجود را تقویت کند و بر غنا و تنوع آن بیفزاید. این نوع فرهنگ در حال رشد و پیشرفت بهتر می تواند از اعضای خود حمایت کند. این میتواند چارچوبی پایدارتر و پرورشدهندهتر برای جامعه، اما مهمتر از آن، افراد درون فرهنگ فراهم کند.
درگیری فرهنگی
به راحتی می توان فهمید که چگونه فرهنگ های مختلف می توانند با هم برخورد کنند.وقتی دو فرهنگ فلسفه ها یا ارزش های یکسانی ندارند، یافتن زمینه های مشترک دشوار است. با این حال، از طریق احترام و ارتباطات باز است که می توان زمینه مشترکی برای ایجاد یک جامعه بزرگتر و بهتر پیدا کرد.
ارتباط بین اقتصاد و فرهنگ
فرهنگ نیروی محرکه اقتصاد یک جامعه است. فرهنگ برای افراد اهداف خاصی مانند ایجاد و ساختن فراهم می کند. هر چه یک فرهنگ متنوع تر باشد، فرصت های اقتصادی و ثروت بیشتری می تواند داشته باشد. به این دلیل است که مجموعه مهارت ها و دانش گسترده تر و عمیق تر و پیچیده تر می شود. فرصت های اقتصادی چشمه خلاقیت بیشتری وجود دارد.
چرا فرهنگ برای یک جامعه مهم است؟
فرهنگ مرفه سالم بازتاب مثبتی از جامعه متنوع است. فرهنگ برای رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه حیاتی است.